یکی از ابزارهای موثر در بازاریابی، داستان سرایی یا (Storytelling) است. با کمک استوری تلینگ شما قادرید پیرامون یک محصول، خدمت یا برند، یک داستان خلق کنید و این گونه با تسلط بر هنر داستان سرایی خود، یک محصول، خدمت و .. را به مشتریان معرفی کرده و فروش آن را دوچندان سازید.
یک داستانسرای خوب قادر است، توجه مخاطب را جلب کند و او را متقاعد سازد تا در پیشنهاد تجاریاش شرکت کند. در این مطلب از سهامگ، قصد داریم درباره هنر داستان سرایی در بازاریابی، تکنیکهای آن، اهمیت استفاده از آن در بازاریابی محتوا اشاره کنیم. پس اگر شما نیز تمایل دارید که بیشتر با داستانسرایی دیجیتال آشنا شوید، تا انتهای مطلب، همراه ما باشید.
داستان سرایی در بازاریابی چیست؟

داستان سرایی، یکی از تکنیکهای موثر در بازاریابی محتواست که در آن، با تکیه بر یک ساختار روایی مشخص، پیامی در قالب داستان بیان میشود. این تکنیک، به عنوان یک ابزار قدرتمند، نقش مهمی در برقراری ارتباط موثر و انتقال پیامهای بازاریابی دارد. در داستانسرایی یا استوری تلینگ، پیامهای برند به صورت ساده، قابلفهم و روایتگونه طراحی میشوند تا مخاطب بتواند با آنها ارتباط برقرار کند. برای دستیابی به این هدف، تولیدکننده محتوا، از عناصر سرگرمکننده بهره میگیرد تا احساسی عمیق و ماندگار در ذهن مخاطب ایجاد کند. این حس نهتنها توجه مخاطب را جلب میکند، بلکه پیام برند را نیز برای او بهیادماندنیتر خواهد کرد.
یکی از مهمترین نتایج داستان سرایی، برانگیختن احساسات و ایجاد ارتباط عاطفی بین مخاطب و برند است. این ارتباط عاطفی، برند را به یک هویت مشخص در ذهن مخاطب تبدیل میکند و تجربهای جذاب و ماندگار را برای او رقم میزند. به همین دلیل، داستانسرایی بهعنوان یکی از روشهای مؤثر در تقویت تصویر برند و جذب مخاطبان شناخته میشود.
هدف از داستان سرایی در بازاریابی چیست؟
استفاده از تکنیک داستانسرایی در مارکتینگ، میتواند اهداف مختلفی همچون موارد زیر را داشته باشد:
- معرفی یک محصول جدید
- بهبود تصویر برند
- افزایش شهرت شرکت
- جبران یک بازخورد منفی
- جذب دنبالکنندگان در شبکههای اجتماعی.
درنهایت، هدف از استوری تلینگ مانند هر اقدام بازاریابی دیگر، افزایش درآمد شرکت است با داستانسرایی مناسب، مصرفکننده بیشتر به کمپین جذب میشود، توجهش جلب شده و احساساتش درگیر میگردد. درنهایت، این فرایند او را به خرید تشویق میکند و باعث افزایش فروش میشود.
برای درک بهتر، مثالی از شرکت کوکاکولا در اختیار شما میگذاریم: به طور طبیعی یک شرکت تولیدکننده نوشابه همچون کوکاکولا، برای قانع کردن مشتری، ویژگیهای فنی محصولش را باید در تبلیغات توضیح میدهد. اما این شرکت قدیمی از شیوهای دیگر استفاده کرد:
باتوجه به اینکه در فصل زمستان و سردی هوا، افراد کمتر نوشیدنی سرد مینوشند، اما شرکت کوکاکولا با یک روش خلاقانه، محتوایی جذاب، دلنشین و در عینحال ماندگار ارائه داد: داستان از قرار بود که:
بابانوئل در شب کریسمس خیلی خسته بود و نمیتوانست کادوهای بچهها را به دستشان برساند. به خاطر رفع خستگی و تقویت خودش، سراغ نوشیدن یک بطری کوکاکولا میرود. پس از نوشیدن کوکا، حسابی انرژی میگیرد و قادر است، تمام اسباببازیها را به کودکان جهان برساند.
این داستان در آن دوران، احساسات عمومی را برانگیخت و موجب شد تا مصرفکننده، تصویر مثبت بابانوئل را با برند کوکاکولا برا خودش مرتبط بساز و از آن موقع به بعد هروقت یاد بابانوئل افتاد، ناخودآگاه به یاد برند کوکاکولا نیز میافتد و تمایل پیدا میکند تا در فصل سرما هم کوکاکولا بخرد.
نقش تکنیک داستان سرایی در بازاریابی محتوا

همانطور که اشاره کردیم، تکنیک داستان سرایی دیجیتال یک ابزار قدرتمند برای برانگیختن احساس مخاطب و ایجاد رابطه با اوست. از این ابزار کارآمد در بخشهای مختلف بازاریابی میتوان استفاده کرد. نقشهای کلیدی داستانسرایی در بازاریابی محتوا عبارتاند از:
- وقتی میخواهیم پیامی را سادهتر بیان کنیم، داستانسرایی روشی ایدهآل است. با استفاده از یک داستان منسجم، میتوان اطلاعات پیچیده را به شکل قابل فهم و ساده بیان کرد تا مخاطب نیز آنها را درک کند.
- وقتی میخواهیم توجه مخاطب را به برند جلب کنیم. در دنیای امروز، مخاطبان به دلیل حجم بالای اطلاعات، توجه چندانی به مسائل گوناگون ندارند و به راحتی تمرکز خود را از دست میدهند، استفاده از تکنیک روایتگونه خلاق، میتواند توجه مخاطب رو به خود جلب کند و آن را تا انتهای داستان با خود همراه سازد.
- وقتی میخواهیم تصویر برند را در ذهن مخاطب ماندگار کنیم. بیان داستانی که با اهداف و ارزشهای برند همخوانی دارد، موجب تقویت تصویر آن در ذهن مخاطب میشود.
- وقتی که میخواهیم مخاطب با برند همذات پنداری کرده و به آن وفادار بماند، داستانسرایی عالی است. با کمک استوری تلینگ، میتوان مخاطب را درگیر کرد و ارتباط عاطفی عمیق با آن برقرار نمود. این کار موجب میشود تا مشتریان به برند وفادار بمانند.
- زمانیکه میخواهیم رفتار مخاطب را تحت تأثیر خود قرار دهیم و او را به انجام اقدامهای مورد نظر خودمان همچون خرید محصول، ثبتنام در یک سرویس یا حتی ایجاد تغییرات مثبت در زندگی مخاطب ترغیب کنیم.
- وقتی میخواهیم از رقبای خود متمایز باشیم، بیان متفاوت محتوا در قالب داستان، میتواند تأثیر بسیر عمیقی روی مخاطب بگذارد.
- وقتی میخواهیم به محتواهای خود یک انسجام ببخشیم و آنها را سازماندهی کنیم. محتواهای داستانی دارای شروع، بدنه و پایانبندی اصولی هستند و مخاطب میتواند به راحتی آنها را دنبال کند.
- وقتی که میخواهیم مشارکت مخاطبهایمان را بالا ببریم، داستانسرایی روش بسیار مناسبی است.
انواع تکنیکهای داستانسرایی در بازاریابی

در این قسمت به انواع تکنیکهای داستانسرایی اشاره میکنیم:
داستان برند
داستانهای برند ماموریت کلی سازمان، چشماندازها و ارزشهای یک شرکت را در قالب روایتهای جذاب، تاریخچه و هدف برند به مشتریان نشان میدهد. بهعنوان مثال، کمپین «Just Do It» نایکی، قصد دارد این پیام را به مخاطب خودش منتقل کند که هرکسی میتواند با تلاش و کوشش به اهدافش برسد. لحن انگیزشی محتوا، بخشی از مخاطبان نایکی را درگیر خود کرده و تشویقشان میکند تا خود را به چالش بکشند.
صدای مشتری
در این مدل داستان سرایی از تجارب و موفقیتهای مشتریان واقعی استفاده میشود. افرادی که واقعا از محصول یا خدمات برند شما استفاده کردهاند. روایتهای اینگونه، چون تأثیر برند را در زندگی واقعی افراد به تصویر میکشد، موجب افزایش اعتماد مخاطبها میگردد.
داستان محصول
وقتی قرار است از استوری تلینگ در معرفی محصول استفاده کنید، فقط به توضیح مشخصات محصول بسنده نکنید، بلکه به سراغ این پرسش بروید که این محصول قرار است، چه نیازهای مشتری را برطرف کند و یا درباره داستان پیدایش محصول با مخاطب حرف بزند.
داستانهای آموزشی
از داستان سرایی برای آموزش نیز میتوان استفاده کرد. داستان آموزشی به مخاطب اطلاعات کاربردی میدهد و به برند کمک میکند تا به عنوان یک منبع مورد اعتماد در کنار مخاطب باشد و با ارائه ارزش افزوده، مخاطبهای بیشتر جذب کند. از سوی دیگر استفاده از این تکنیک به برندها کمک میکند تا ارتباط عمیقتری با مخاطبان برقرار کنند.
3 مزیت استفاده از داستان سرایی در بازاریابی

بازاریابان به طور فزآیندهای از این تکنیک برای ترویج کسبوکار خود استفاده میکنند، در ادامه به 3 مزیت استفاده از این شیوه در بازاریابی دیجیتال اشاره میکنیم:
1. افزایش شناخت و تمایز برند
داستان سرایی یکی از شیوههای بسیار کاربردی است که کمکتان میکند تا هویتی اصیل از برندتان در ذهن مشری ایجاد کنید و از رقبا متمایز باشید.
2. افزایش تعامل و وفاداری مشتریان
با بهاشتراکگذاری داستانها، مشتریان را تشویق میکنید با محتوای شما درگیر شوند و تجربیات خود را از شما به اشتراک بگذارند. این تعامل موجب وفاداری آنها به برند شما میشود.
3. افزایش نرخ تبدیل و فروش
%71 از مشتریان بر اساس ارتباط احساسی خود با یک برند، آن را به دیگران توصیه میکنند. با داستانسرایی میتوانید مشتریان را ترغیب به خرید کنید و در نتیجه میزان فروش را بهبود ببخشید.
چگونه از تکنیک داستان سرایی برای معرفی برند خود استفاده کنیم؟
برای اینکه بهتر بتوانید از داستانسرایی در برندینگ خود استفاده کنید، نیاز به تعیین استراتژی دارید. در ادامه ما به استراتژیهای داستانسرایی در این راستا اشاره میکنیم:
تعیین پیام برند
نخستین قدم، در استراتژی داستانسرایی، تعیین پیام برند است. پیام برند شما نشاندهنده ارزشها و وعدههایی است که موجب تمایز شما از رقبا میگردد. برای تعیین پیام، ابتدا ارزشهای برند خود را مرور کنید و آنها را به شکلی به مخاطب بیان کنید که برایش دلنشین باشد.
شناخت مخاطبان هدف
گام بعدی در این راستا، شناخت مخاطبان هدف است. مخاطب هدف، افرادی هستند که میخواهید داستان برندتان را برای آنها تعریف کنید. درک نیازها، رفتارها و مشکلات آنها برای طراحی داستانی که با خواستههای آنها همخوانی دارد، ضروری است. برای اینکه بهتر متوجه خواستهها و نیازهای آنها شوید، از تکنیکهای نظرسنجی و بازخوردن دادن کمک بگیرید.
انتخاب قالب مناسب
یکی دیگر از مسائلی که در داستانسرایی برندینگ باید به آن توجه کنید این است که از چه قالب محتوایی میخواهید برای بیان استوری تلینگ خود استفاده کنید؟ قالبهای متنوع همچون ویدئوها، پادکستها، شبکههای اجتماعی، بلاگها، وبینارها و یا کتابهای الکترونیکی وجود دارند. قالبی را انتخاب کنید که با هویت برند شما و ترجیحات مخاطبانتان همراستا و همخوانی داشتهباشد.
خلق روایتهای جذاب

با گذر از مراحل بالا در استراتژی داستان سرایی خود، نوبت آن رسیده که یک داستان جذاب ساختارمند با شخصیتها و طرحی مخاطبپسند، تولید کنید.
شروع داستان، قلابی است که مخاطب را درگیر میسازد. برای اینکه مقدمهای جذاب بنویسید، بهتر است؛ با یک پرسش تأثیرگذار یا دادههای مرتبط شروع کنید، بخش میانی داستان به چالشها و راهحلهایی اشاره کنید که برندتان برای حمایت از نیازها و خواستههای مخاطبان ارائه میدهد
یادتان باشد که قرار است، یک چهره اصیل از برندتان را به مخاطب نمایش دهید. قرار نیست، همه چیز خیلی بینقص و حرفهای باشد. از نشان دادن نقاط ضعف و کاستیهای خود نترسید. این امر به شما کمک میکند تا ارتباطی واقعی با مخاطب خود برقرار کنید.
دعوت به اقدام واضح
در نهایت بخش نتیجهگیری آن را با یک فراخوان به اقدام جذاب یا پرسشهای باز به پایان برسانید. قرار دادن
(CTA) شفاف در هر استراتژی داستان سرایی ضروری است؛ این همان چیزی است که مخاطب را به عمل ترغیب میکند.
استفاده از تکنیکهای بصری کارآمد داستان سرایی
از تکنیکهای بصری برای داستان سرایی استفاده کنید. این امر موجب جلب توجه بیشتر مخاطبان شده و آنها را درگیر داستان نگه میدارد.
ترویج داستان برند در کانالهای مختلف بازاریابی
برای دسترسی به مخاطبان بیشتر و ترویج داستان برند، توصیه میکنیم که آن را در شبکههای اجتماعی مختلف، ایمیل مارکتینگ، سایت، تبلیغات منتشر کنید و مطمئن شوید که استراتژی توزیع مشخصی دارید که به شما امکان میدهد در مراحل مختلف سفر مشتری به مخاطبان هدف دسترسی پیدا کنید.
و اما سخن آخر
داستان سرایی در بازاریابی، ابزاری قدرتمند برای خلق ارتباطی عمیق با مخاطب است. این تکنیک، پیامهای برند را به شیوهای جذاب و قابل فهم منتقل میکند و نقش مهمی در جلب توجه و تقویت هویت برند دارد. اگرچه داستانسرایی به خودی خود هنری خاص است، اما زمانی که بهدرستی با استراتژیهای بازاریابی تلفیق پیدا کند، میتواند تأثیری فراتر از تصور بگذارد.
تیم حرفهای ما در آژانس دیجیتال مارکتینگ سها، به شما کمک میکند تا داستان برندتان را به شکلی بیان کنید که نهتنها در ذهن مخاطبان باقی بماند، بلکه آنها را به اقدام نیز ترغیب کند. اکنون، زمان آن رسیده است که داستانهای خود را با ما روایت کنید!
منبع: hubspot